همین چند روز پیش بود که اداره کل پزشکی قانونی استان تهران آماری را اعلام کرد که بر اساس آن ۱۶ هزارو۲۰۷نفر طی دو ماه فروردین و اردیبهشت امسال به دلیل آسیب های ناشی از نزاع به یکی از مراکز پزشکی قانونی استان مراجعه کرده اند که از این تعداد ۱۰ هزار و ۴۹۲نفر مرد و۵ هزار و ۷۱۵نفرزن بوده اند.
به گزارش سایت تخصصی مددکاری احتماعی ۲۰۱۵ به نقل از شفقنا زندگی، اگر چه این آمارها حکایت از کاهش ۴/۱ درصدی خشونت و نزاع در مقایسه با مدت مشابه سال۹۴ ” ۱۶ هزار و۴۲۹نفراعلام شده بود” دارد اما در نوع خود آن هم ظرف دو ماه در یک جامعه مذهبی بسیار نگران کننده و سئوال برانگیز است.
در واقع اگر آمار زد و خوردهای اعلام شده دو ماه نخست امسال پایتخت را به تعداد روزها تقسیم کنیم این نتیجه حاصل می شود که در تهران روزانه ۲۷۰ نفر به دلیل صدمات ناشی از نزاع و درگیری به پزشکی قانونی مراجعه می کنند.
بسیاری از کارشناسان این آمارها را نگران کننده و هشدار دهنده می دانند و می گویند: آمارهای اعلام شده توسط سازمان ها و مراکز مسئول در خصوص خشونت و نزاع تنها مواردی را شامل می شوند که بطور رسمی ثبت و قربانیان برای شکایت مراجعه می کنند اما بسیاری از قربانیان نزاع و خشونت های فیزیکی در جامعه ما، موارد را اعلام نمی کنند بنابراین آمارهای واقعی بسیار بیشتر و شاید چندین برابر موارد اعلام شده است.
اما کارشناسان کاهش شادی و نشاط اجتماعی را مهم ترین عامل افزایش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه ایران می دانند و بر این باور هستند: شادی جمعی یک کنش احساسی بوده که طی آن فضای جامعه تلطیف شده و مردم بدور از هر رفتار خشونت آمیزی، احساس خوشحالی، همبستگی و همدلی می کنند. بنابراین لازم است مسئولان با تعریف چهارچوب ها و مدل هایی برای شادی های جمعی، ضمن پیشگیری از رفتارهای نابهنجار، فضای جامعه را به سمت آرامش و برخورداری از یک حس خوب پیش ببرند.
آیا انسان ذاتا می تواند موجودی خشن باشد؟
مطمئنا برای هر کدام از ما پیش آمده است که وقتی پایمان را در خیابان، مراکز خرید، سازمان ها یا ادارات، هنگام رانندگی، پارک ها یا هر مکان عمومی دیگر بگذاریم شاهد فریاد، کتک کاری، انواع پرخاشگری های کلامی و غیرکلامی، درگیری های لفظی و صحنه های ناخوشایندی از انواع خشونت باشیم. خشونت یعنی استفاده از زور فیزیکی و یا غیرفیزیکی به منظور قرار دادن دیگران در وضعیتی بر خلاف خواستشان است و اگر چه زندگی انسان از همان دوران طبیعی تا به امروز که در اوج پبشرفت ها و تکنولوژی ها قرار دارد، هیچ گاه خالی از خشونت نبوده به نوعی خشونت با بافت جامعه و در ذات انسان ها درهم تنیده است اما هر گاه که این خشونت و نزاع از حالت طبیعی خود خارج شود نظم و امنیت اجتماعی را تهدید می کند و باید راهکارهای پیشگیرانه و تنبهی جدی اعمال شود تا کنترل جامعه از دست خارج نشود.
رییس انجمن مددکاری ایران: خشونت امری ذاتی است اما کنترل آن مهارت محسوب می شود
سید حسن موسوی چک، رییس انجمن مددکاری ایران در همین رابطه به خبرنگار شفقنا زندگی می گوید: اگر چه خشونت می تواند ریشه و عوامل متعدی فردی، خانوادگی و اجتماعی داشته باشد اما رفتارهای خشونت آمیز و نزاع معمولا از سوی افرادی بروز می کند که مهارتهای کنترل خشم، توانایی حل مسئله در روابط فردی، اجتماعی و خانوادگی، شیوه های صحیح کنترل هیجان و استرس، توانایی برقراری ارتباط بین فردی و حتی گروهی را ندارند. بطور کلی برای زندگی کردن باید با یک سری مهارت ها آشنا بود و خشونت گران کسانی هستند که مهارت های زندگی را یاد نگرفته اند و نمی توانند رفتار خود را در موقعیت های مختلف کنترل و مدیریت کنند.
خشونت و نزاع سومین عامل پرونده های قضایی در ایران
در مدیریت کنترل خشم ضعیف هستیم
وی در ادامه می افزاید: اگر چه آمار دقیقی از خشونت و نزاع در کشور وجود ندارد چرا که خشونت انواع مختلف روحی، روانی، فیزیکی و جنسی دارد و آمارهایی که از نزاع اعلام می شود تنها موارد خشونت های فیزیکی را اعلام می کند اما بسیاری از انواع خشونت های بخصوص خشونت های خانوادگی در مراجع قانونی ثبت نمی شود اما بطور کلی خشونت و نزاع سومین عامل پرونده های قضایی در ایران به شمار می رود و بسیاری از افراد در جامعه ما نمی تواند خشم خود را کنترل کنند یعنی در موقعیت های مختلف ابتدا خشمگین شده و پرخاشگری می کنند بعد به دنبال راه حل برای رفع موضوع می گردند. مثلا وقتی تصادفی اتفاق می افتد طرفین در برخورد اول به یکدیگر پرخاشگری و نزاع می کنند بعد منتظر می شوند پلیس در صحنه حاضر شود.
وقتی شادی های گروهی در خفا انجام می شود
رییس انجمن مددکاری ایران، عدم شادی های گروهی و جمعی را مهم ترین و اصلی ترین عامل افزایش آمار خشونت و نزاع در جامعه ایران می داند و می گوید: متاسفانه در جامعه ما امکان شادی های گروهی و جمعی وجود ندارد و شادی های گروهی در خلوت و خفا به شکل غیرقانونی نظیر پارتی های مختلط انجام می گیرد. بنابراین باید سیاست های جدی برای ایجاد فضاهای شاد عمومی در چارچوب قوانین و مقررات فراهم شود تا نوجوانان و جوانان برای کسب شادی قوانین را زیرپا نگذارند و دنبال شادی های آنی نظیر پارتی های مختلط، گرایش به مواد مخدر صنعتی و انواع مشروبات الکلی نباشند.
راههای رسیدن به یک جامعه شاد چیست؟
وی همچنین در خصوص راهکارهای دست یابی به یک جامعه شاد نیز می گوید: چند مولفه در این موضوع دخیل هستند. در واقع ضرب و شتم نوعی از خشونت است که باید به دلایل بروز آن که از تصمیم سازی درحوزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ریشه می گیردتوجه کرد . اولین چیزی که باعث میشود مردم حس شادی و سرزندگی و سازندگی داشته باشند اعتمادشان به مدیران است. همین چند وقت اخیر که موضوع فیشهای حقوقی نجومیدر جامعه مطرح شد که البته موضوع دیروز و امروز هم نبوده، دیدیم که اعتماد مردم به حاکمیت چقدر تاثیرگذار بوده است.همین اتفاق اختلاسهای چند هزار میلیاردی ناامیدی و بی اعتمادی را افزایش میدهند.شما نمیتوانید وقتی که مردم نا امید هستند توقع داشته باشید که احساس نشاط فردی و اجتماعی داشته باشند و حس تعلق خاطر بیشتری به کشورمان داشته باشند.پس اعتماد موضوعی کلیدی است. مردم زمانی با اشتیاق فرزندانشان را برای دفاع از کشور راهی جبههها میکردند اما امروز یارانه ۴۵ هزار تومانی خود را نمیبخشند چون بی اعتماد شده اند.
شایسته سالاری به جامعه نشاط تزریق می کند
موسوی در ادامه می گوید: مسئله بعدی برای افزایش نشاط اجتماعی شایسته سالاری است.به طور مثال به سیر رو به رشد ورزش والیبال در کشورمان نگاه کنید. ورزشی که هیچگاه پرطردار نبوده حالا به جایگاهی در قلب مردم رسیده که از کوچک و بزرگ بازیهایش را دنبال میکنند و حتی در موقع شکست هم دست از تشویق تیم ملی برنمیدارند.چون ما از مدیران شایسته، مربیان شایسته و بازیکنان شایسته بهره بردیم.یعنی اگر همین شایسته سالاری در یک مجموعه اداری یا در مجموعه مدیریت کلان جامعه اتفاق بیفتد موجب افزایش نشاط اجتماعی میشود.
وقتی مهربانی از جامعه رنگ می بازد
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ادامه می دهد: هر جامعه ای که در آن نشاط اجتماعی بالا باشد آمار رفتارهای خشونت آمیز نیز کمتر خواهد شد. اما جامعه ایران بخصوص کلانشهرها در حال تبدیل شدن به یک جامعه خشن است و آمار و ارقام این پرونده ها و رفتار مردم در فضاهای واقعی و مجازی( شبکه های اجتماعی) نشان می دهد جامعه مهربانی نیستیم و مهربانی اجتماعی در جامعه ما نهادینه نشده است.در حال تبدیل شدن به جامعه خشن هستیم
وضعیت شهرهای ما نگران کننده است
وی با تاکید بر اینکه مولفه های شادی و نشاط در معماری شهرهای ما وجود ندارد می افزاید: از نظر روانشناسی و جامعه شناسی شهر باید محیط شادابی برای شهروندان باشد. اما مسایلی نظیر ترافیک، آلودگی هوا، کمبود امکانات برای حاشیه نشینان، معماری شهری، تبعیض و نابرابری، عدم احساس تعلق در ارتباطات اجتماعی شهرنشینان و برخی مسایل دیگر موجب شده است که شهرهای ما روز به روز خشن تر شوند و ما نگران گریز مردم از شادی و نشاط در شهرهای بزرگ و کوچک هستم.
عدم بردباری اجتماعی وجه مشخص یک جامعه خشن
موسوی چلک همچنین با بیان اینکه عدم مدارا و بردباری اجتماعی وجه مشخصه جامعه خشن است، تاکید می کند: در حالیکه قرآن کریم بارها، افراد را به صبر و بردباری توصیه کرده است اما متاسفانه مدارا و بردباری اجتماعی در رفتار و کلام ما جایگاهی ندارد و افراد در ارتباطات فردی و اجتماعی خود صبر، گذشت و بردباری را فراموش کرده اند.
عینک سیاسی و امنیتی را از مسئله نشاط اجتماعی برداریم
وی در ادامه می گوید: متاسفانه برخی مسئولان به پدیده نشاط اجتماعی با عینک سیاسی و امنیتی نگاه می کنند و با انجام برخی فعالیت ها مانند جلوگیری از برگزاری جشن های گروهی و لغو مجوز برگزاری کنسرت ها، شادی جمعی را محدود کرده است در نتیجه خشونت، نزاع و افسردگی به جامعه تزریق شده است.
نتیجه گیری
هر چند که خشونت زدایی کامل در هر جامعه ای آرمانی و دست نیافتنی است اما با اتخاذ تدابیری نظیر گسترش فضاهای سبز در سطح شهرها، ایجادخانه های فرهنگ و مراکز حرفه آموزی در حاشیه ی کلانشهرها، اعتماد سازی نسبت به نهادهای مختلف ، بالابردن سطح تحصیلات، به روز کردن شیوه های تربیت فرزند وآموزش مهارتهای زندگی، گسترش برنامه های فرهنگی و اطلاع رسانی، تقویت اخلاق،کرامت انسانی، سعه صدر ،گذشت و فداکاری، ایجاد نشاط اجتماعی و اختصاص مکان هایی برای تخلیه هیجانات درونی می توان آمار خشونت و نزاع را در جامعه کاهش داد.